مهمترین اظهارات محمد باقر قالیباف در نشست با دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف در زیر آمده است:
- {دانشجویی درباره موضوع تکنوکراسی و تکنوکرات بودن او سوال کرد} گاهی اوقات با بعضی موضوعات لفاظی میشود. اساسا این حرف از زبان بنده زده نشده است. اینکه نقل شد قالیباف گفته من تکنوکرات هستم، اساسا صحت ندارد. وقتی لفاظی، بیتقوایی و بد اخلاقی در جامعه به وجود میآید، نتیجهاش این میشود. من در یک نشست تخصصی و علمی با عنوان سمینار بین المللی حوزه حمل و نقل که با حضور بیش از ۴۰ مهمان خارجی در برج میلاد برگزار شد و اساتید فوق لیسانس و دکترای مرتبط با موضوع در آن حضور داشتند توضیح دادم نقش فنآوری در حوزه ترافیک و حمل و نقل چگونه است. فیلم و نوار آن هم موجود است. از قضا در این نشست به صورت دقیق توضیح دادم که تکنوکراسی را به عنوان فن سالاری قبول داریم و معتقدیم فن سالاری بر بستر عقلانیت پیش میرود. من بار معنایی و تفاوت ماهوی استفاده از فناوری در حوزه عقلانیت را توضیح دادم. برخی عقلانیت را یک عقلانیت ابزاری میدانند و ما این را قبول نداریم. ما عقلانیت را به عنوان یک عقلانیت متصل به وحی که حجت باطنی است قبول داریم.
- کدام عقل سلیمی امروز میخواهد بگوید ما بحث فن سالاری، تجهیزات و امکانات را ندیده میگیریم. حداقل درک و برداشت بنده از اسلام اینست که آن زمانی که مقام معظم رهبری در ابتدای سال درباره تکنوکراسی اشاره کردند، منظور آن بخش فرهنگی و عقلانیت ابزاری بود. ایشان فرمودند وقتی ۱۵ سال قبل به مسئولان گفتم بروید و اقتصاد بدون نفت را مورد توجه قرار دهید، اما آنها در آن روز تکنوکراسی را قبول داشتند و نتوانستند این توصیه را محقق کنند، چون از روحیه جهادی فاصله گرفته بود.
- ما معتقدیم نباید تکنوکراسی را در نظام اسلامی داشته باشیم، اما اینهایی که امروز شعار میدهند و میگویند ما تکنوکراسی را قبول نداریم، در عمل ببینید چه چیزی را به وجود آوردهاند و وابستگی به نفت را بیشتر کردهاند. حالا همین افراد شعار عدالت و مخالفت با تکنوکراسی را میدهند. قرار نیست لفاظی کنیم، بنده افتخارم اینست که یک رزمنده هستم و وقتی که جبهه رفتم با یک اسلحه (ام یک) در ۱۸ سالگی جلوی تانک ایستادم چگونه یک رزمنده که اینگونه جنگیده میتواند تکنوکرات باشد؟
- {رویکردها و هدفگذاریهای فرهنگی در اندیشه قالیباف} اینکه بخواهیم فرهنگ را به وزارت فرهنگ و ارشاد خلاصه کنیم و آن را به معنای میزان انتشار کتاب، صندلی سینما، حتی میزان گسترش کالبدی و کمی حوزه فرهنگ نگاه وی کنیم درست نیست. البته من این موارد را حداقلهای فرهنگ میدانم. اساس فرهنگ باید به خروجی تربیت و رشد تعالی در انسانها منجر شود. من بر این اعتقاد هستم و در برنامههای کلان فرهنگی خود نیز به این موضوع پرداختهام که اساس فرهنگ در وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم است.
- ما باید متمرکز باشیم که از همان دوران کودکی و آغاز کار، اساس کار فرهنگ و تربیت را با همان جوهره دینی دنبال کنیم. ما از آموزههای مکتب اهل بیت و قرآن این را فهمیدهایم که وقتی خداوند روحش را بر انسان دمید، دو چیز را بر انسان اعطا کرده است؛ اول انسانیت و دوم آزادگی. امروز برخی افراد عنوان میکنند که میخواهیم آزادی را بیاوریم؛ باید دانست که آزادی را خداوند به هر انسانی داده و اگر آزادی را از انسان نگیرند لازم نیست به او بدهند.
- برای حفظ این دو موضوع، ما نیازمند به یک هدایت قدسی هستیم تا رشد و تعالی به وجود بیاید. بنده اساس کارم را مبتنی بر این موضوع در وزارت فرهنگ و آموزش عالی میدانم و هر شرایط اقتصادی هم که باشد، این دو محیط را که محور اصلی تربیت انسان هاست مورد توجه قرار میدهم و هرگز این دو نهاد را درگیر بحثهای پولی و مالی قرار نخواهم داد؛ بیش از آنکه به بقیه موضوعات توجه کنم حتما به این موضوع توجه خواهم داشت.
- حتما شهرداری تهران در جهت وظایف قانونی خود، وظیفه ندارد که به صورت مبنایی به حوزه فرهنگ و مدیریت فرهنگی بپردازد. اگر شما به وظایف شهرداری در چارچوب قانون نگاه کنید شرح وظایف مشخص است. اولین برنامهای که بعد از ۴ ماه و نیم در شهرداری مطرح کردم، گفتم یکی از رسالتهای بنده اینست که تلاش کنم تا شهرداری را از سازمانی خدماتی به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنم. البته همه تلاشم این بود که در بخش کارهای خدماتی، عمرانی، حمل و نقلی بتوانم جوابگوی جامعه باشم. چراکه وقتی میخواهم یک کار فرهنگی و اجتماعی انجام دهم، اگر زباله را جمع نکنم، خیابان را تمیز نکنم، در بحث کارهای عمرانی و حمل و نقل تلاش نکنم طبیعتا این کار اجتماعی و فرهنگی مفید نیست و عقلانی هم نیست. از این رو در بخش توسعه کالبدی همه تلاش خودم را انجام دادم و مردم هم امروز میتواننند قضاوت کنند که شهرداری تهران در ۷ سال گذشته در حوزه کالبدی چه اقداماتی انجام داده است. البته مدعی نیستم کارهایی که انجام شده در شان مردم ما و کشور است اما به هر حال انچه در بضاعت بنده بوده را انجام دادهام.
- از سوی دیگر، مگر در حوزه کارهای فرهنگی مسئولیت تربیت استاد با شهرداری بوده است؟ مگر مدرسه و دبیرستان و دانشگاه در اختیار من شهردار بوده است؟ با استفاده از امکانات خود در حوزه اجتماعی و فرهنگی سعی کردیم به مردم خدمت رسانی کنیم. در حوزه کاری من، وقتی به جنوب شهر نگاه میکنم میبینم بخشی از بچههای با استعداد و نخبه در جنوب شهر هستند؛ در یک خانه ۴۰ متری و ۵۰ متری چند بچه میخواهند درس بخوانند ولی مشکلات خودشان را دارند. با همین دیدگاه برای آنکه فرصت را برای این بچهها به وجود بیاوریم ۷۰ کتابخانه تهران گسترش دادیم و امروز ۳۲۰ کتابخانه در تهران داریم. از این میزان حداقل ۶۰ کتابخانه به صورت شبانه روزی فرصتهای مطالعاتی را برای قشر جوان و قشر محروم در حوزه جنوب شهر فراهم میکند. در حوزه علوم دینی، در منطقه ۱۲ که ۲۲۰ هزار نفر جمعیت دارد و از قدمت تاریخی برخوردار است، حدود ۱۸۰ مسجد داریم اما در منطقه ۵ که یک میلیون جمعیت دارد، تنها ۵۷ مسجد داریم. وظیفه من به عنوان شهردار این نیست که به تربیت روحانی بپردازم، اما باید یک مرکز اسلامی و فرهنگی در این مناطق درست کنم تا مردم با مشکل روبرو نباشند.
- امروز اساس افتخار من اینست که اگر حداقل ۶۰-۷۰ مسجد ساخته شده است، همه نیازهای مربوط به زمینها و پروانه ساخت مساجد را در همه محلات شهر تهران تامین کردهایم. ما حتی برای اوغات فراغت جوانان و شهروندان هم برنامه داشتیم. به این منظور توسعه فضای سبز، پارکها، سراهای محله، بحث مربوط به سینما، تئاتر و کارهای فرهنگی مساجد را دنبال کردیم.
- اگر مبنای شما بر اینست که من به عنوان شهردار تهران اساس کار فرهنگ کشور را به دست بگیرم، چنین اختیاری ندارم، اما شما به برگزاری نمایشگاه یاد یار مهربان توجه کنید؛ در این نمایشگاه هر سال به تمام دانشگاهها و مدرسههای شهر تهران امتیاز خرید کتاب میدهیم. شما مشاهده کنید که در ۸ سال گذشته مدارس و کتابخانههای شهر تهران چقدر تقویت شدند و توسعه یافتند. آیا در گذشته شهرداریها چنین کارهایی را انجام میدادند؟ این رویکرد فرهنگی ما در شهرداری تهران است. از این رو در دولت آینده نیز مسئولیت حفظ منابع انسانی با ماست و برای ما انسان از نفت مهمتر است.
- معتقدم در سال ۸۸ تخلف صورت گرفته ولی تقلب صورت نگرفته است. این موضوع روشن است. نباید به این موضوعات خیلی انتزاعی نگاه کنیم هیچکس نمیتواند بگوید در انتخابات تخلف صورت نمیگیرد. مهم این است که این تخلفات جزئی در موضوعات اصلی تاثیرگذار نباشد. دستگاهها یکسری وظایف قبل از انتخابات دارند و باید بر اساس وظایف خود به ایفای نقش بپردازند.
- این دانشجو در سوال خود عنوان کردند که حصر بنا به نظر رهبری صورت گرفته است، من این گفته را صحیح نمیدانم. به هرحال در کشور قانون وجود دارد و باید به قانون توجه داشته باشیم. اساسا هیچ انسان و مسلمانی از اینکه کسی در زندان باشد لذت نمیبرد، اما برای اداره جامعه نیز نمیتوان تنها با رأفت و نصیحت کار کرد. در همه قواعد زندگی اینگونه است که هرکسی که قانون را رعایت نکرد حتما باید در برابر قانون پاسخ دهد.
- حصری که الان وجود دارد بدلیل مسائل امنیتی است که در آن مقطع در کشور پیش آمده و شورای عالی امنیت ملی طبق قانون چنین مصوبهای دارد. حالا من سوال می کنم، آیا واقعا نظام و شخص مقام معظم رهبری میتوانستند نسبت به این موضوع کار بیشتری انجام دهند؟
- بنده به سهم خودم بگویم، تا آنجایی که بنده مطلعم - که از موضوعات بیاطلاع هم نیستم- از همان روز شنبه بعد از انتخابات بنده به همراه یکی از دوستان دیگر بنا به وظیفهای که داشتیم خدمت این افراد رسیدیم. بنده خدمت آقای هاشمی، موسوی، خاتمی و سید حسن خمینی رسیدم و با آنها صحبت کردم که شرایط و وضعیت اینگونه است و ما وظیفه داریم این موارد را بیان کنیم.
- به عنوان شخص مطلع میگویم هرکاری که امکان داشت در حل این موضوع انجام شود مقام معظم رهبری با نرمش و دست کشیدن به سر افراد انجام دادند. تا این مسئله در چارچوب قانون حل شود. در یک نمونه ایشان حتی با روسای ستادهای نامزدهای انتخابات صحبت کردند تا بصورت مستقیم حرف آنها را بشنوند و آنها نیز بیپرده مطالب خود را بیان کردند.
- واقعیت آن است روشی که از سوی آنها پیگیری شد، شاید بعدا در کنترل خود آنها هم نبود. انصافا شخص مقام معظم رهبری از هیچ کاری برای حکمیت به منظور حل موضوع دریغ نکردند. اما آنها نیز شرایطی را برای کشور و در خیابانهای پیش آوردند که از کنترل خودشان خارج شده بود.
- حتما روشها و نگاههایی که بنده دارم با آقایان حداد و ولایتی متفاوت است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. از قضا عزیزی گفته بود اگر اختلاف در دیدگاهها هست چرا با هم ائتلاف کردید؟ من عنوان میکنم ائتلاف برای فصل مشترکها است چرا که اگر قرار بود اختلاف دیدگاهی وجود نداشته باشد، باید همه با هم یکی میشدیم.
- در مجموعه اردوگاه اصولگرایی توافق کردیم که بر اساس سه معیار مشروعیت، مقبولیت و کارآمدی کنار هم قرار بگیریم. افرادی بودند که بر اساس نظر سنجیها کف آرای جامعه را در اختیار داشتند و حداقل ۸- ۹ درصد از رای جامعه داشتند.
- در این میان آقای لاریجانی هم جزو کسانی بود که میتوانست در این ساز و کار قرار گیرد اما آقای لاریجانی اصلا قصد حضور در انتخابات را نداشت.
- هدف از مشروعیت این بود که شاخصههایی که مقام معظم رهبری برای مدیریت دولت آینده تعیین میکنند را مشخص کنیم، مقبولیت نیز بر اساس نظرسنجیهایی است که انجام میشود. کارآمدی هم به این معنا است که کارنامه عملکرد افراد از گذشته تا امروز مد نظر باشد.
- با این اوصاف به ائتلاف رسیدیم تا حداقل مردم را از تعدد نجات دهیم و بتوانیم در رقابت درونی به نتیجهای برسیم که یک نفر بیشتر بیرون نیاید. البته باید بر این نکته هم تاکید کنم، اینکه ما سه نفر با هم هستیم به این معنی نیست که یک نفر از ما به دو نفر دیگر تعهدی داشته باشد. اینجا شرکت تعاونی نیست و باید بر اساس ضوابط شایسته سالاری پیش برویم.
- {دانشجوی دیگری در خصوص دخالت خودروهای شهرداری در تبلیغات انتخابات مجلس سوال کرد.} خواهش من این است که وقتی دانشجویان میخواهند موضوعاتی را مطرح کنند، یک بررسی اولیه نسبت به این موضوع داشته باشند، اینکه ماموران شهرداری از بودجه بیتالمال پوسترهای جبهه متحد را نصب کردهاند، درست نیست. وقتی سایتها این موضوع را مطرح کردند، وزارت کشور به استانداری تهران دستور داد تا از شهرداری تهران شکایت کنند.
- یک مورد نزدیک خیابان آزادی بود که میگفتند ۲ سمت ماشین آرم شهرداری دارد، یک مورد نیز در خیابان دکتر شریعتی، پائینتر از میرداماد را نشان داده بودند. دادگاه به این موضوع رسیدگی کرد، اما چرا وقتی حرفی میزنند، نمیگویند نتیجه دادگاه چه شد؟
- دادگاه از راهنمایی و رانندگی درخواست کرد تا تصاویر دوربینهای ترافیکی که در شهر تهران است و عبور و مرور خودروها را کنترل میکند، در اختیار آنها قرار دهد. وقتی بازبینی انجام شد، مشاهده کردند که ماشینهای شهرداری که بخشی از آنها در اختیار بخشی خصوصی است و به دلیل صرفه اقتصادی، به جمعآوری زبالههای خشک میپردازند، بعد از راهپیمایی، تمامی کاغذهای روی زمین را جمع کردهاند. متاسفانه در میان این کاغذها بخشی از آیات قرآنی، عکسها، پوسترها و بروشورها وجود دارد.
- از دیگر سو برخی از تبلیغات در ایام انتخابات بر روی تیرهای چراغ برق نصب شده بود که آویزان کردن تبلیغات از تیر چراغ برق خلاف است. بنابراین وقتی نوار را بازبینی کردند، مشخص شد که مامور شهرداری از قضا تبلیغات جبهه متحد را از تیرهای چراغ برق جمع میکرد. متعجبم که چطور برخی افراد این سخنان را بیان میکنند؟ اگر کسی سندی داشت در صورتی که حرف او واقعیت داشته باشد در شورای شهر یا قوه قضاییه به این موضوع رسیدگی میشود.
- {پس از پاسخ قالیباف به این سوال، دانشجوی سوال کننده بار دیگر پشت تریبون آمد و مدعی شد از این تبلیغات تصاویر دارد.} اگر شما صحبت قاضی و نتیجه دادگاه را قبول ندارید که هیچ و اگر مدرکی هم در این رابطه داشتید و تا امروز به قوه قضاییه و یا شورای شهر ارائه نکردهاید در حق شهر، شهروندان و خودتان ظلم کردهاید.
- هم اکنون در شورای شهر، اصولگرایان طرفدار دولت، مستقلها و اصلاح طلبان حضور دارند. اگر شما هم اسنادی داشتید و به عنوان یک شهروند در اختیار دادگاه نگذاشتی، هم به خودت ظلم کردی و هم به شهرداری تهران. این وظیفه یک مسلمان در جامعه اسلامی است.
- ما امروز حق نداریم از یک زندانی که محکوم شده است، هتک حرکت کنیم، اما یکی از مشکلات جامعه ما این است که امروز تحت عنوان دفاع از دین، به فردی که جرمش ثابت نشده تهمت میزنیم و یا بیدلیل افراد را متهم میکنیم. ای کاش شما هم میگفتید که من یک خطا از شهرداری دیدم، به شهرداری مراجعه کردم و این خطا را به شما دادم و شما به آن ترتیب اثر ندادید. در این صورت دو دست من بالا بود و تسلیم میشدم. اما کجای این رفتار با مکتب اهل بیت، انقلاب و بسیج سازگاری دارد؟
- {دانشجویی پرسید که چرا دیدگاههای شما نسبت به جریان انتخابات سال ۸۸ تغییر کرده؟ در یک مصاحبه گفته بودید کار صدا و سیما در انتشار تصاویر پاره کردن عکس حضرت امام (ره) اشتباه بوده است.} دیدگاههای من تغییر نکرده است. حداقل از ۸ سال قبل مواضع من از مشخص بوده و در دسترس است. آنچه نظر مقام معظم رهبری بوده، من حجت میدانستم و به عنوان یک رزمنده همیشه این اساس کار بنده بوده است. در خصوص حرکتی که در مورد عکس آقا انجام شده بود، نه تنها مصاحبه کردم، بلکه یادداشتی هم نوشتم. من انتقاد نکردم، بلکه گفتم این خوب نیست که تلویزیون مرتب این موضوع را در بخشهای مختلف پخش کند و مردم را نسبت به این موضوع جریحهدار کند، زیرا این رفتار را مناسب ندیدم و الان هم همین نظر را دارم.
- مواضع من نسبت به فتنه از ۴ تیر در همه رسانهها هست و الان هم همین مواضع را دارم. در یک جایی برخی افراد غافل جسارتی انجام دادند که باید موضعگیری میکردیم، اما اینکه مدام دنبال یک موضوع را بگیریم، کار اشتباهی است. آقا هیچ جا نگفتند حتک حرمت کنید، فرمودند شفافسازی توأم با آرامسازی انجام دهید. برخی شفافسازی را از منظر منافع سیاسی خودشان دیدند و خواستند چهرهای انقلابی برای خودشان بسازند، اما به فکر آرامسازی فضا نبودند.
- در سمیناری که درباره محیط زیست برگزار شد با یک روزنامه خارجی مصاحبه کردم و گفتم اولین بار است که در تهران آراء متفاوت با شهرهای دیگر به دست آمده و در گذشته این طور نبوده است. مردم تهران بیشتر به یک کاندیدا رأی دادند و احساس کردند بقیه کشور هم به او رای دادهاند، اما بقیه کشور به او رأی نداده بودند. برخی در ۲۵ خرداد به خیابانها آمدند، اما مردم تهران از آنها حمایت نکردند. مردم ایران همیشه پای انقلاب بودهاند و خواهند بود. مردم در ۹ دی، ۲۲ بهمن و انتخاباتها نشان دادهاند که همیشه پای انقلاب هستند و علیرغم تمام فشارهای اقتصادی و معیشتی، پایبندی خود را به نظام حفظ میکنند.
- {برنامهریزی قالیباف در کاهش آثار تحریمها بر اقتصاد کشور} در حوزه اقتصادی برنامه تدوین شدهای دارم که هماکنون نیز قابل دسترسی و مطالعه است. به اعتقاد من بحث تحریم ۲ بخش است؛ سیاست خارجی و دیپلماسی ما در حوزه سیاست خارجی، که بحث دیپلماسی مهمتر از سیاست خارجی است. بعضی نامزدها میگویند در سیاست خارجی فلان کار را میکنیم. این وعده درستی نیست، زیرا تصمیمگیری سیاست خارجی بر عهده رئیس قوه مجریه نیست. بنا نیست با آمدن هر دولت سیاست خارجی تغییر کند. گاهی میبینید سیاست خارجی یک کشور نیم قرن تداوم پیدا میکند، اما آن بخشی که بر عهده دولتهاست، دیپلماسی خارجی است که میتواند در تحریمها و تهدیدها بسیار تاثیرگذار باشد.
- ما در حوزه دیپلماسی دولت انتقاد داریم، نه سیاست خارجی. آنقدر که امروز از ضعف مدیریت آسیب میبینیم از تحریم لطمهای ندیدیم. باز کردن السیها، ارز، ریال، گرانی، تورم و... در تمام حوزههای اقتصادی تاثیرگذار بوده و تنها یکی از تاثیراتی که در حوزه شهرداری داشت، تاخیر ۱۲۰ روزه برای تکمیل پروژه عمرانی پل صدر بود که به خاطر عدم تامین ارز مورد نیاز به مشکل برخوردیم.
- مشکل اقتصادی امروز کشور این است که نقدینگی را به ۷ برابر افزایش دادیم و امروز ۴۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم. تورم هم به ۳ و نیم برابر افزایش پیدا کرده است. این بدان معناست که اگر بخواهیم کشور را از شرایط رکود خدماتی که بسیار خطرناک است بیرون بیاوریم باید دوباره نقدینگی اضافه کنیم که نتیجه آن میشود تورم و گرانی و.... وقتی مشکلات کشور در زمان فروش نفت با قیمت ۱۲ دلار همانند مشکلات زمانی است که نفت را ۱۲۰ دلار میفروشیم، ثابت میشود که مشکل ضعف مدیریتی است. زمانی که دانشمندان را از تصمیمگیریها خارج و تکروی میکنیم، اقتصاد دچار چالش میشود.
- به واسطه برنامه اقتصادی مدونی که طراحی کردهام، ظرف مدت ۲ سال اقتصاد را به آرامش میرسانم. به این معنا که اقتصاد کشور کنترلپذیر خواهد شد. امروز اقتصاد ما قابل مدیریت و برنامهریزی نیست، زیرا امروز که دلار ۳۵۰۰ تومان است نمیتوانیم پیشبینی کنیم که قیمت آن دو ماه آینده چقدر خواهد بود و این یعنی بیثباتی.
- در مورد تفکیک جنسیتی اگر بگوییم دانشگاههایی همچون دانشگاه الزهرا (س) داشته باشیم که مختص خانمها باشد، چه اشکالی دارد؟ اما اگر غرض این است که سر کلاس درس تفکیک جنسیتی انجام دهیم از نگاههای کوتاه مدت است و با این حرفها به مقام دانشجو و دانشگاه توهین میکنیم. واقعیت آن است که ما باید در دوره مدرسه تا دانشگاه کار را به صورت منطقی دنبال کنیم.
- {یکی دیگر از دانشجویان درباره نتایج نظرسنجیهای سال ۸۴ و میزان اطمینان او به صحت و سقم نظرسنجیهاب فعلی پرسید} در سال ۸۴ نیز بنده روند نظرسنجیها را دیدم و در آن زمان نیز نتایج نظرسنجیها درست بود. اختلاف میان من و آقای احمدینژاد در نظرسنجیهای سال ۸۴ متعلق به اسفند و فرودین سال ۸۳ بود، اما در ادامه نظرسنجیها و در اواخر فروردین و اردیبهشت سال ۸۴ آقای احمدینژاد در حال رشد در نظرسنجیها بود. البته در انتخابات سال ۸۴ رقابت بسیار نزدیک بود و نفرات اول تا پنجم هر کدام بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار رای اختلاف داشتند. نظرسنجیها نیز دقیقا همین موضوع را تایید میکند.
- بانوانی که در جامعه هستند باید امکان شغل داشته باشند، در همین زمینه شما به رانندههای زن بیآر تی اشاره میکنید اما در شهرداری بانوانی هستند که در تاکسی بانوان فعالیت میکنند و شاهد هستید که چه حجم بالایی از سرویس دهی را انجام میدهند. در زمانی که من فرمانده ناجا بودم، یک روز در مفاسد اجتماعی با خانمی برخورد کردم. زمانی که او صحبت میکرد به من گفت: «من در یک روز دو هزار دکمه میدوزم و به ازای هر دکمه ۱۱ قرون به من میدهند؛ با این درآمد باید با دو بچه یتیم در شهر تهران چگونه زندگی خود را اداره کنم. آیا واقعا میتوان با این وضعیت زندگی را اداره کرد؟» از آن طرف شما مفاسد اجتماعی را هم میبینید.
- یکی از مشکلات جامعه آن است که نشاط و سرور وجود ندارد. در همین دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از مداحان شاهد بودیم که رهبر انقلاب تاکید کردند در روزهای جشن و سرور، فضای شاد ایجاد کنید. واقعیت آن است که نشاط و شادابی امری ضروی است و از نظر روانی نیز نیاز جامعه است.
- بنده به عنوان یک رزمنده باید تلاش کنم تا در این مراسم گناه اتفاق نیفتد. وقتی در تابستان ۳۲۰ مراسم در یک شب برگزار میکنیم، حتی اگر یک درصد خطا در آن وجود دارد، نباید سیاه نمایی کرد. البته من معتقدم همین خطا هم نباید وجود داشته باشد. شما ببینید اوقات فراغت جوانان چگونه غنی شده است چرا که ما با رویکرد خانواده محوری به سراغ غنی سازی اوقات فراغت جوانان رفتیم.
- {درباره فعالیتهای اقتصادی قالیباف} من در همین شهر، پیش همین مردم زندگی میکنم و درد مردم را احساس میکنم. گاهی اوقات بد اخلاقیهایی صورت میگیرد و دروغهایی را میشنویم که متحیر میشویم. میگویند فلانی سرمایه دار است. من قبلا هم گفتهام که به عنوان یک شهروند از مال دنیا تنها یک خانه و یک ماشین دارم. از اول زندگی تا به امروز هیچ فعالیت اقتصادی مباح شخصی هم انجام ندادهام.
- ممکن است برخی فعالیت اقتصادی داشته باشند و فعالیت اقتصادی آنها مباح هم باشد، اما من حتی فعالیت اقتصادی مباح هم انجام ندادهام. بنده با خدای خودم عهد کردم که چنین کاری نکنم مگر من از چه خانوادهای آمدم؟ پدر من در مشهد یک زندگی در حد متوسط داشت و از سوم دبستان، اگر خودم درآمد نداشتم امکان ادامه تحصیل برای من وجود نداشت. در مدرسه و دانشگاه من کار می کردم و درس میخواندم. البته تنها درد جامعه را فهمیدن مهم نیست بلکه باید کاری کنیم که اشکالات در جامعه برطرف شود.
- دوستان به کارنامه بنده در ۳۰ سال گذشته نگاه کنند و به کارنامه بقیه نیز نگاه کنند. بنده معتقدم که نامزدهای آینده باید برنامه، کارنامه و تیم مشخص داشته باشند تا پس از اینکه بر سر کار آمدند، نگوییم کارنامهات چیست، چه برنامهای داریم و با چه افرادی میخواهی این برنامه را پیاده سازی کنی؟
- یک روز میگفتند تنها مشهدیها را به شهرداری میآورید. من هم در پاسخ گفتم شهرداران مناطق از مهمترین نقاط اجرایی در شهرداری هستند. شما بگویید از میان شهرداران مناطق ۲۲ گانه شهر تهران، کدام یک مشهدی هستند؟ درست است که برخی در نیروی انتظامی با من بودند و الان در شهرداری با ما همکاری میکنند. حتی برخی دوستانی هستند که از پشت میز مدرسه و دانشگاه، با همدیگر به جبههها رفتیم و امروز هم با هم هستیم. ولی اولا نگاه کنید که این افراد چند نفرند؟
- دوم آنکه آیا این افراد در محیط کاری خود مدرک تحصیلی ندارند؟ مدیریت درستی انجام ندادهاند؟ کارآمدی ندارند و یا به شایسته سالاری توجهی نداشتند؟ در شهرداری تهران برخی افراد ظرفیت رشد داشته و بنده نیز بستر رشد را برای آنها فراهم کردهام. من در شهرداری تهران ۶ معاون دارم و 3 نفر از آنها کسانی هستند که تا پیش از حضور در شهرداری، به هیچ عنوان حتی یک بار هم آنها را ندیده بودم. حتی گاهی از جهت گرایش سیاسی با من همراه نبودند، اما در شهرداری تهران دیدیم که فعالیت کردند و نیروهای قابل و توانمندی هم هستند. بنابراین امروز سه نفر از شش معاون من نیروهای جوانی هستند که هم دارای تخصص هستند و هم اینکه پیش از شهرداری، من حتی یک بار هم آنها را ملاقات نکرده بودم.
- در مدیریت عزل و نصبها در شهرداری تهران ۲ موضوع را مد نظر داریم، اول آنکه فردی که میآید متدین و انقلابی باشد و دوم آنکه نیرویی مدیر و با عرضه به حساب بیاید. وقتی به بدنه و مدیران شهرداری نگاه و بررسی کنیم تا ببینیم چه نیروهایی با چه سطح تخصصی در شهرداری فعالیت دارند، بر اساس آمار متوجه خواهیم شد که آذریها بیشتری سهم را دارند و لرها، مازندرانیها و خود تهرانیها در ردههای بعدی هستند. جالب آن است که خراسانیها رتبه ششم را دارند.
- {دانشجویی پرسید چه تضمینی وجود دارد که اگر رئیس جمهور شدید، سیاستورزی انجام دهید.} بنده یکی از تلاشهایی که در زندگیام کردم، این است که رفتار دوگانه نداشته باشم. ممکن است در ظاهر خیلی حرفها را بزنند، برخی عنوان میکنند که قالیباف در جناح چپ است و برخی میگویند در جناح راست است. بنده در جبهه بودم و به آن افتخار هم میکنم، و یا در سپاه بودم و به سپاهیگری خود نیز افتخار میکنم، اما همواره سعی کردم طرفداری از حق را انجام دهم. به هر حال بنده هم پشت میز درس و بحث بودم و آن روز متن در میدان دفاع بود. به همین منظور میگویم همیشه باید در متن باشیم. از من سوال میکنند سیاستورزی را در کجا یاد گرفتهاید؟
- ما سیاست را به عنوان عقل و تدبیر و خرد میشناسیم، نه به معنای سیاستبازی و سیاسیکاری. سیاست را ۳ نوع میتوان تعبیر کرد؛ یک نوع سیاست به معنای مکر و حیله که اکثر سیاستمداران در دنیا این گونه هستند و کار خود را با مکر و حیله دنبال میکنند. یک گروه دیگر که در کشور ما نیز وجود دارد و برای تداوم قدرت خود حزب ایجاد میکنند و کار آنها در واقع کاسه دادن و قدح گرفتن است. یک نوع دیگر به معنای فدا شدن، پای حق ایستادن و با تأسی از فرهنگ عاشورا عمل کردن است. من به عنوان یک انقلابی و بچه رزمنده سعی کردهام که از این منظر به سیاست نگاه کنم. آن روزی که احساس کردم حق یک چیزی است، حق را بیان کردهام.
- {نامه سرداران سپاه به سید محمد خاتمی} خود آقای خاتمی میدانند. پس از نامهای که سال ۷۸ نوشته شده و بنده هم امضا کردم، چند نفر با آقای خاتمی صحبت کردیم. ایشان فرمود فلانی! شما این نامه را نوشتهاید و اگر احساس من این باشد که شما از این بحث راضی نباشید، من برای آخرت خودم احساس نگرانی میکنم. البته خود آقای خاتمی نیز از آن شرایط راضی نبود و بخشی اطرافیان ایشان بودند که نقش آفرینی میکردند.
- بنده با همین نگاه به نیروی انتظامی آمدم و ایشان رئیس جمهور بودند، شما ببینید تعامل نیروی انتظامی با دولت چگونه بود؟ بنده رئیس پلیس بودم؛ حوادث سال پیش از تیر سال ۷۸ در خوابگاه طرشت را به یاد بیاورید و مشاهده کنید که وقتی بنده فرمانده نیروی انتظامی بودم، رفتار من با دانشجویان و دانشگاه چگونه بود. اولین بار که به عنوان نیروی انتظامی به سراغ برخی اساتید رفتم، میگفتند در دانشگاه نیایید تا با ما صحبت کنید؛ ما هم به ناجا نمیآییم.
- من با دوستان دانشگاه یک روز صبح تا بعد از ظهر در هتل لاله جلسه گذاشتم که بتوانیم این فضا را به هم نزدیک کنیم. من رویکرد جامعه محوری را به جای رویکرد تهدید محوری اساس کار خود قرار دادم. اما در مقابل دانشجو هم نباید خلاف قانون عمل کند. با این وجود دانشجو باید حرفش را بزند. شما در دانشگاه تربیت مدرس دیدید که وقتی دانشجویان میخواستند حرف خود را بیان کنند، بنده ماشین پلیس را با بلندگو با آنها دادم تا حرفشان را بیان کنند.
- {دانشجوی دیگری مجددا در رابطه با نامهای که سرداران سپاه به سید محمد خاتمی نوشته بودند سوال کرد و از قالیباف خواست در رابطه با بکارگیری سردار رجبزاده در سازمان مدیریت بحران شهرداری با توجه به اتهامات وی در دادگاه کهریزک پاسخ گوید.} در سال 78 به آقای خاتمی نامهای نوشته شد که در کمال احترام و ادب نگاشته شده بود و به صورت حضوری هم با وی دیدار داشتم. البته آن زمان من در نیروی انتظامی نبودم اما سال ۸۲ و در جریان اتفاقاتی که به مناسبت سالگرد 18 تیر افتاد من فرمانده نیروی انتظامی بودم و باید بگویم در دولت اصلاحات رفتار بسیار بدتری با دانشجویان میشد. به طوری که در واقعه کوی دانشگاه در همین دولت اصلاحات و شورای امنیت ملی به نیروی انتظامی که من فرماندهی آن را برعهده داشتم، دستور برخورد، ورود به دانشگاه و خوابگاهها و تیراندازی را به من دادند.
- علیرغم تاکیدی که بر این مجوز به من داده بودند، اما من به شخصه این دستور را نپذیرفتم و به صورت حضوری با سردار طلایی به کوی دانشگاه رفتم و رو در رو با دانشجویان معترض به گفتگو پرداختم. این در حالیست که دانشجویان وقتی رئیس دانشگاه با سردار طلایی گفتگو میکرد، معترض بودند. با این حال پای حملهای که به دانشگاه طرشت شد ایستادم، اما گلهمندی خود از دانشجویان را در مسجد کوی مستقیما با خود دانشجویان مطرح کردم و پذیرفتند.
- رجبزاده یکی از رزمندگان دفاع مقدس است که در نیروی انتظامی نیز یکی از خدمتگذاران مردم بود. او در پروندهٔ کهریزک یکی از اولین افرادی بود که در دادگاه تبرئه شد، زیرا هیچ اتهامی متوجه وی نبود. هم اکنون نیز بنابر تخصص آکادمیک خود که در حوزه بحرانهای طبیعی است فعالیت میکند.
- {دانشجوی دیگری در رابطه با اینکه فرزندش مدتی در یکی از دفاتر پلیس به اضافه ۱۰ مسئولیت داشته از وی توضیح خواست.} وقتی که استفاده از خدمات فناوری را در شهرداری تهران و نیروی انتظامی شروع کردیم، این امکان به ما داده شد تا با استفاده از این خدمات به مردم خدمت رسانی کنیم و این یکی از افتخارات ماست. در حوزه فناوری نیز دانشگاه صنعتی شریف همیشه با ما همراهی کرده است. در ابتدای کار ۱۴ دفتر را به صورت نمونه در مالکیت نیروی انتظامی راه اندازی کردیم و برای این کار 15-14 نفر از بچهها را گذاشتیم تا این کار را دنبال کنند. در آن زمان مالکیت، محل و درآمد برای نیروی انتظامی بود و تعدادی از افراد این دفاتر را اداره میکردند که پسر بنده هم آنجا بود. پسر بنده هیچ امکان مالی ازآنجا نبرده است.
- به محض اینکه واگذاری این دفاتر قطعی شد، نه تنها خانواده بنده بلکه هیچ یک از بستگان بنده نیز به هیچ عنوان این دفاتر را دریافت نکردند. برای دفاتر خدمات شهر نیز اگر در سایت شهرداری تهران مراجعه کنید، بالای ۲ هزار نفر ثبت نام کردهاند و آئین نامهها و ضوابط برای واگذاری این دفاتر نیز کاملا روشن است.
- {یکی از دانشجویان سوال کرد اسنادی در ویکیلیکس منتشر شده مبنی بر صحبتهایی که در سفر به ژاپن درباره وضعیت داخلی کشور عنوان کردهاید.} در ژاپن کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرگزاریها و روزنامههای مختلف برگزار شد و در این نشست ۷۰ خبرنگار حضور داشتند. همچنین در این سفر بنده با وزیر امور خارجه و شهردار توکیو دیدار و ملاقات کردم. حرفهایی که آنجا زده شد در واقع حرفهایی بود که من در اتاق کنفرانس با خبرنگاران زدم و در همان زمان نیز رسانهها بلافاصله این حرفهای من را منتشر کردند؛ بنابر این چیزی محرمانهای در این زمینه وجود ندارد که ویکی لیکس آن را افشا کرده باشد.
- {دانشجویی دیگری از قالیباف علت انتصاب همسر خود به عنوان مشاور امور بانوان در شهرداری تهران را پرسید.} خانم بنده به هیچ عنوان تا کنون نه از شهرداری تهران حقوق گرفته، نه از امکان خاصی استفاده کرده و نه حتی بیمه شهرداری شده است. ایشان به خاطر رشته تخصصی، کارهایی اجتماعی و کمکهایی که تا کنون در بخش اقشار ضعیف اجتماعی و در بحث زنان سرپرست خانوار و زنان زندانی دارد در شهرداری مشغول به فعالیت هست.
- به عنوان نمونه در زندان زنان اقدامات تربیتی و بازپروری که توسط این گروه انجام شد مجموعه ان جا را از جهت تربیتی و اخلاقی به یک زندان نمونه تبدیل کرد. تا پیش از این بیش از ۸۰ درصد از خانمهایی که در زندان بودند و از زندان آزاد میشدند، مجددا مرتکب جرم میشدند. اما کاری که ۵ - ۶ سال گذشته در حوزه روانشناسی انجام شده است تاثیرات بسیاری داشته است. در این زمینه از اساتید روانشناسی دانشگاه، پزشکان و متخصصان در قالب طرح نذرفرهنگی استفاده شده است، تا جایی که امروز بالغ بر ۷۰ درصد از زنان زندانی مجددا به زندان باز نمیگردند.
- {چه برنامهای برای هدفمندی یارانهها دارید} یارانههایی که هم اکنون در جامعه مطرح است، یک قانون است. در این زمینه قانونی تصویب شده است که یک قانون درست و خوبی است اما این قانون باید به صورت کامل اجرا شود. امروز مهمترین درد کشور قانون شکنی است. در این قانون پرداخت یارانه مستقیم به افراد وجود دارد اما در همان قانون نیز بخشی از یارانهها برای تولید، صنعت و حمل و نقل اختصاص داده شده است اما هیچ کدام از این موارد پرداخت نمیشود. ما حتما قانون را به صورت درست و اساسی اجرا خواهیم کرد.
- برنامههایی که تنظیم شده، حتما با نگاه به سندهای بالادستی، برنامه چشم انداز و برنامه پنجم توسعه بوده است. در این زمینه برنامههای دوم، سوم و چهارم را نیز به صورت کامل مطالعه کردهایم و سپس نسبت به تنظیم این برنامه اقدام کردیم. حتی در زمان حضور ما در شهرداری تهران نیز به همت همکاران خود، یک برنامه سه ساله و یک برنامه پنج ساله تنظیم کردیم.
- امروز برنامه پنج ساله بدون هیچ انحرافی تمام شده و حتی یک درصد انحراف هم نداشتیم. بنده مصمم هستم کار را به این صورت دنبال کنم. در برنامه ما برای اداره کشور نیز اسناد فرادستی و امکان اجرایی آن مد نظر قرار گرفته است. باید توجه داشت که در مجموعه قوه مجریه ترکیبی از کارهای ستادی و عملیاتی، توامان با هم وجود دارد. در این زمینه مصمم هستم تا در زمینه اصلاح نظام اجرایی گام برداشته و نسبت به تفکیک کارهای محلی و ملی و تفکیک امور تصدیگری و تولیگری اقدام کنم. در این زمینه ورود دانشگاه به متن تصمیم سازیها و تصمیم گیریها از سیاستهای قطعی ماست و باید از تمامی ظرفیتها استفاده شود.